فرشته رویایی من ....
مامانی خوشمل من ! دیگه دلم داره برای دیدنت بی طاقت میشه !
هرروز و هر لحظه رو میشمارم !
دیشب بابا امین برات بستنی شاتوت خرید از همونایی که دوست داری (البته خودم بیشتر) نمیدونی وقتی بستنی شاتوتی میخورم تو چه ورجه وورجه ای تو دلم میکنی! دلم برات ضعف میره!
امروز تو تلویزیون یه بچه گربه نشون داده بود وای اگه بدونی چه بامزه بود !!!!!!!!
ایشاا... که به دنیا اومدی دوتایی باهم دنبال گربه های تو کوچه میدوییم !
امشب بعد مدتها بابا صفا زنگ زد ! دلم براش تنگ شده بود ! و تنگ بوی بهار نارنجهای اردیبهشت !
تو برای من و بابا امین به طراوت بارانهای اردیبهشتی و به عطر بهار نارنجها !
زندگی از آن توست دلبندم !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی